آشيانه اي پر از ترانه

منوي اصلي

آرشيو موضوعي

آرشيو مطالب

لينکستان

ساعت

امکانات

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 292
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 295
بازدید ماه : 373
بازدید کل : 50990
تعداد مطالب : 97
تعداد نظرات : 12
تعداد آنلاین : 1



 

حدس تلخ خواستگاری

 نه زنگی ، نه حرفی ، نه یادگاری
 تو نکنه رفتی به خواستگاری
 خب ببینم کیه ؟ موهاش بلنده ؟
 توی خیابون بی صدا می خنده ؟
 چشاش چه جوره ؟ روشنه ؟ کشیدس
یقین دارم که شبیه سپیدس
 دساش چی ؟ جنس دستاش از بلوره ؟
تو صورتش یه چیزی مثل نوره ؟
ابروش چی ؟ حتما ابرواش کمونه
اخلاق و رفتارش چی ؟ مهربونه ؟
 چه رنگیه ؟ گندمی یا سفیده ؟
چقدر دوس داری تبت شدیده ؟
 کجا دیدیش ، تو محل کارت
؟
 اون چی ، مثل نو شده بی قرارت ؟
راستی مژش چی ؟ خیلی بر می گرده ؟
 همونه که تو رو دیوونه کرده ؟
راستی موهاش چه رنگیه ؟ طلایی ؟
 یا رنگی مثل رنگ بی وفایی ؟
قدش به قدت می خوره عزیزم ؟
 بردارم اسفند براتون بریزم ؟
 خب عزیزم منو خبر می کردی
 با گریه هام گلویی تر می کردی
 ترسیدی من آه بکشم یا نفرین ؟
 رد شه همون دقیقه مرغ آمین
 من تو رو نفرینت کنم ؟ نمیشه
 هنوز دوست دارم مث همیشه
 تازه اگه دعاها مستجاب بود
 قصه ی ما حالا توی کتاب بود
 خلاصه که یه جمله می نویسم
 با بارون
پلکای سرخ و خیسم
اگه دعاهای منو می خوندن
به جای اون منو پیشت می شوندن
 تا وقتی که کلاغ نره به خونه
این آرزو توی دلم می مونه

 

0
نويسنده: bernadet تاريخ: برچسب:شعر معاصر,مريم حيدرزاده,ياتويا هيچكس,حدس,تلخ,خواستگاري, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

یک حقیقت تلخ

یه نفر خوابش میاد و واسه ی خواب جا نداره
 یه نفر یه لقمه نون برای فردا نداره
 یه نفر می شینه و اسکناساشو می شمره
 می خواد امتحان
کنه که تا داره یا نداره
 یه نفر از بس بزرگه خونشون گم می شه توش
 اون یکی اتاقشون واسه همه جا نداره
 بابا می خواد واسه دخترش عروسک بخره
 انتخابم می کنه ، پولشو اما نداره
 یکی دفترش پر از نقاشی و خط خطیه
 اون یکی مداد برای آب و بابا نداره
 یکی
ویلای کنار دریاشون قصره ولی
 اون یکی حتی تو فکرش آب دریا نداره
 یکی بعد مدرسه توپ چهل تیکه می خواد
مامانش میگه اینا گرونه اینجا نداره
 یه نفر تولدش مهمونیه ،همه میان
 یکی تقویم واسه خط زدن رو روزا نداره
 یکی هر هفته یه روز پزشکشون میاد خونش
 یکی داره می میره ، خرج مداوا نداره
 یکی انشاشو می ده توی خونه صحیح کنن
 یکی از بر شده درد و ، دیگه انشا نداره
 یه نفر می ارزه امضاش به هزار تا عالمی
 یکی بعد عمری رنج و زحمت امضا نداره
 تو کلاس صحبت چیزی می شه که همه دارن
 یکی می پرسه آخه چرا مال
ما نداره
 یکی دوس داره که کارتون ببینه اما کجا
 یکی انقد دیده که میل تماشا نداره
یکی از واحدای بالای برجشون می گه
یکی اما خونشون اتاق بالا نداره
 یکی جای خاله بازی کلاس شنا می ره
 یکی چیزی واسه نقاشی ابرا نداره
 یکی پول نداره تا دو روز به
شهرشون بره
 یکی طاقت واسه ی صدور ویزا نداره
یکی فکر آخرین رژیمای غذاییه
یکی از بس که نخورده شب و روز نا نداره
 یکی از بس شومینه گرمه می افته از نفس
 یکی هم برای گرمای دساش ها نداره
 دخترک می گه خدا چرا ما .... مادرش می گه
 عوضش دخترکم ، او خونه لیلا
نداره
 یه نفر تمام روزاش پر رنج و سختیه
 هیچ روزیش فرقی با روزای مبادا نداره
 یکی آزمایش نوشتن واسش ،اما نمی ره
 می گه نزدیکیای ما آزمایشگا نداره
 بچه ای که تو چراغ قرمزا می فروشه گل و
مگه درس و مشق و شور و شوق و رؤیا نداره
 یه نفر تمام روزا و
شباش طولانیه
 پس دیگه نیازی به شبای یلدا نداره
 یاد اون حقیقت کلاس اول افتادم
دارا خیلی چیزا داره ولی سارا نداره
 راستی اسمو واسه لمس بهتر قصه می گم
 ملیکا چه چیزایی داره که رعنا نداره ؟
بعضی قلبا ولی دنیایی واسه خودش داره
 یه چیزایی داره توش
که توی دنیا نداره
همیشه تو دنیا کلی فرق بین آدما
 این یه قانون شده و دیروز و حالا نداره
 خدا به هر کسی هر چیزی دلش می خواد بده
 همه چی دست اونه ،ربطی به شعرا نداره
 آدما از یه جا اومدن ، همه می رن یه جا
اون جا فرقی میون فقیر و دارا نداره
کاش یه
روزی بشه که دیگه نشه جمله ای ساخت
 با نمی شه ، با نمی خوام ،با نشد ، با نداره

 

0
نويسنده: bernadet تاريخ: برچسب:شعر معاصر,مريم حيدرزاده,ياتويا هيچكس,يك,حقيقت,تلخ, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید

نويسندگان

لينکهاي روزانه

جستجوي مطالب

طراح قالب

© All Rights Reserved to mykimia.LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.Com