دلم گرم خداوندیست،كه با دستان من،گندم برای یاكریم خانه میریزد!
چه بخشنده خدای عاشقی دارم!
كه میخواند مرا با آنكه میداند گنهكارم!
دلم گرم است،میدانم بدون لطف او تنهای تنهایم!
برایت من،خدا را آرزو دارم!
.
چشمانم از اشک خیس است.میگویند حساسیت فصلیست!... آرى!... من به فصل فصل این دنیا که انسانیت را نمیفهمد حساسیت دارم....
.
"مهربانیت" آنقدر زیباست كه سنجاقكی بدون ترس ازكف دستت آب خواهد خورد!
.
.
هنوز نیآمده ای؟
خداحافظ....
تقصیرتونیست! همیشه همین گونه بوده، برو اما من پشت سرت دست نه، دل تکان میدهم...!!
.
هنوز هم نمی دانم اینجا چه فصلی است که من کال مانده ام و به تو نمی رسم
.
جای خالی، با خیال پر نمیشود
بخواب ...!
.
شکستن یک دل مگر چقدر قدرت میخواد!! که فکرکردی اون که قویتره تو هستی
.
دلم واسه گوشه ی حیاط مدرسه اول دبستانم تنگ شده که وقتی تنها وایسادی یه نفر میاد و بهت میگه بامن دوست میشی...؟
.
شیرین بهانه بود. فرهاد تیشه میزد تاباور نكند صدای مردانی راكه در كوشش میخواندند دوستت ندارد
.
.
قحطی رفیق می آید نه هفت سال،هفت صدسال.در سیلوی قلبم ذخیره و پنهانت میكنم،بگو كنعانیان منتظر نباشند،تقسیم شدنی نیستی،حتی اگر یعقوب بیاید
.
وجود نازنینت تکیه گاهیست برای بودنم،برقرار باش تا هرگز بیقرار نباشم
.
قشنگترین نگاهم رو برایت کنار گذاشتم تا بدانی دیوانه وار دوستت دارم
.
چه ازدحامی به پا کرده ای در من . همین تو یک نفر
.
ناشناسی بی کس،نیمه شب هم حتی! اگر از کوچه تنهایی قلبم گذرد،عطر بدرود و درودش سالی،دردلم خواهد ماند،تو که دیریست دراین کوچه اقامت داری
.
با توأم كهنه رفیق، یاد ایام قشنگی که گذشت... کنج قلبم گرم است!
در همه حال بیادت هستم.آرزویم این است، تن تو سالم و روحت شاداب، دل یكدانه تو سبز و بهاری، روزگارت خوش باد
.
ماشقایق های باران خورده ایم.. سیلی ناحق فراوان خورده ایم.. ساقه ی احساسمان خشکیده است.. زخم ها ازتیغ و طوفان خورده ایم.. تاچه بوده تاالان تقصیرمان.. تاچه باشد بعد از این تقدیرمان
.
.
چه زیباست شبهایی که یاد تو لالایی ان است و زیباتر از ان اشکیست که بحرمت لالایی جاریست
.
چشم:کلمه ای سه حرفی با شش نقطه که هرگاه تورا میبیند زبانم لال میشود و دلم بحرف می اید ولی افسوس که فقط حرف دل منو نمیفهمی افسوس....
.
.
خوبها هرگز تنها نیستند مهربانی همسایه همشیگی آنهاست و تو خوبترینی
.
نبودنت رودارم باساعت شنی اندازه میگیرم،یک صحرا گذشته است
.
گوشه چشمى از نگاه خدا براى خوشبختى كافیست
تو را به تمام نگاهش میسپارم
.
نفست باران است،دل من تشنه باریدن باران،دل بی چتر مرا مهمان کن....
.
خداوندا،عزیزم را تو یاری كن،پناهش باش و در حقش تو كاری كن،الهی هرچه میخواهد نصیبش كن، خدایا بر لبش لبخند جاری كن
.
آهای همیشگی ترینم
تمام فعلهای ماضیم را ببر
چه در گذر باشی چه نباشی
برای من
استمراری خواهی بود
من هر لحظه تو را صرف میکنم
نظرات شما عزیزان:
|